دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

سلام
بسیا عالی و خوب من که راضی هستم

آخرین مطالب

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

او می آید

.
"او می آید"
.
گرنباشی چشم بینا را چه سود /
عمرمن آمد به سر، امّا چه زود /
بوف ظلمت شعرخاموشی سرود /
حسرت دیدار تو، حقّم نبود /
تا نفَسی مانده، بیا //
.
.......حبیب رضائی رازلیقی

.

  • حبیب رضائی رازلیقی
  • ۰
  • ۰

زیارت ازدور

( زیارت از دور )
.
ای حجّتِ حق ، بارگَهت نورِ امیدم
با عشقِ تو بر ساحلِ مقصود رسیدم
.
ای درگهِ تو نورِ تجلّایِ الهی
بازارِ رضا، رَحمتِ  رحمانُ خریدم
.
شد بسته رَهِ کرب و بلا ، گَرنجفُ شام
در مشهدِ تو لاله زِگلزارِ تو چیدم
.
دلتنگ زیارت شده ام ، در همه عمرم 
ـ اینگونه حرم سرد و غریبانه ندیدم
.
از دور سلامت کنم ای شاه خراسان
وان صحن و سرا دیدمُ از غصه خمیدم
.
از سوی حرم عطر تو آید به مشامم
درهای حرم باز شوَد ، داده نویدم
.
دل طاقت دیوار ندارد ، چه بگویم 
دشوار زیارت شده در سالِ جدیدم
.
آزرده شده قلب تو ، تکرار نگردد  
نادم شده ام ، واسطه قران مجیدم
.
تاریک شد امسال اگر عید "حبیبت"
آقا بطلب تا که شوَد عیدِ سعیدم 
.
.
شاعر : حبیب رضائی رازلیقی
            
.

  • حبیب رضائی رازلیقی