دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

سلام
بسیا عالی و خوب من که راضی هستم

آخرین مطالب

۱ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

رفت

.
"رفت" 

حال بیمار دلم را دید و رفت/
آتشی افروخت و خندید و رفت/
بر تنش رختِ جفا پوشید و رفت/
راه کج بود و ولی پیچید و رفت/
عاقبت رفت//

قالب شعر سروش

  • حبیب رضائی رازلیقی