دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

سلام
بسیا عالی و خوب من که راضی هستم

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

کربلا خواهم حسین ع

"کربلا خواهم حسین"
.
بی زیارت جسمِ بی جانم حسین
بی تو بیمارم، پریشانم حسین   
.
می شمارم لحظه ها را تا شوَم ـ
همسفر همراهِ  یارانم حسین
.
سرفرازم کن به حقِّ فاطمه 
از جدایی ها گریزانم حسین 
.
این بلا را از سرِ ما کم بکن
اربعین تا کربلا خوانم حسین
.
حال و روزم را ببین اربابِ من
راه شد سد، نیست امکانم حسین
.
شد اگر آزرده از ما خاطرت
عُذر می خواهم، پشیمانم حسین 
.
هرچه بودم، هرچه هستم، عاشقم
سینه ام پر درد و درمانم حسین 
.
شهریارم، مقتدایم، کن نظر
حالِ زارم، چشمِ گریانم حسین
.
واقفم، لایق نبوده خدمتم
دائماً در فکر جبرانم حسین
.
اربعین رختِ عزا پوشَد "حبیب"
پا برهنه بر مغیلانم حسین 
.
شعر : حبیب رضائی رازلیقی

  • ۰۰/۰۶/۲۷
  • حبیب رضائی رازلیقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی