دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

سلام
بسیا عالی و خوب من که راضی هستم

آخرین مطالب
  • ۱
  • ۰

آوار

( آوار )

عشق بازی میکنی

با شعله ها

شعله هایی را که من

با غفلتم افروختم

دود و آتش

سازه های آهنین

این چنین آوارشد

وتو فرزند وطن

در جدالی سهمگین

با آتشِ حاصل کوتاهی من

سوختی در زیر آوار


با چهره ی افروخته

عرق جبین تان

ممزوجِ با خون سرختان

آرام چکیده روی آتش


غیرت نجومی طلبد

همچو ابراهیم 

داخل آتش شدن


.......حبیب رضائی رازلیقی


پ ـ ن


ساختمانی در جمهوری فروریخت

روی قلب مردم 

آوارها را از روی قلبم بردار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

  • ۹۵/۱۱/۰۴
  • حبیب رضائی رازلیقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی