دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

سلام
بسیا عالی و خوب من که راضی هستم

آخرین مطالب
  • ۱
  • ۰

لالهٔ لیلا

 ( لالهٔ لیلا )


مادر بلا گردون تـو ، ای نورِ چشمانـم علـی 

نازِ تو را من مُشتری ، ای مـاهِ تابانـم علـی

 

شیرم حلالت باشَدا، چون سربلنـدم کـرده ای 

بودی تو فخـرِ مادرت ، شمعِ فُروزانـم علـی

 

من آرزو هـا داشتـم ، بربـاد رفتـه جملگـی 

آتش به جانم افکَنی ، محزون و نالانـم علـی

 

شب ها نشستی تا سحر، خواندی برایم آیه ها 

طاقت ندارم بینمَت ، لَب تشنـه عطشانـم علـی

 

همنام حیـدر گویمَت، زیبا رُخَت چون مصطفـی 

آیـا شـود تـا بشنـوم؟ ، تفسیـرِ قـرآنـم علـی

 

ای اَکبرم اَکبر تو را ، کرده عَطـا بـر مـادرت 

در کربلا پرپر گلـم ، در خـون غلطانـم علـی

 

با خونِ دل اَشکم شود ، ممزوج ای شَهزاده ام 

چون رویِ ماهَت را شده ، باخون اَلوانم علـی

 

وقتی که میرفتی علی، دیدم تو را از پشت سر 

گویا که احمد میـرود ، ای پورِ شایانـم علـی

 

شَل باد دستی را که زد ، بر پیکرت تیـغِ جَفـا 

لب تشنه قربانی شدی ، فریاد و اَفغانم علی

 

عمری تورا با خونِ دل ، پروردَمَـت ماننـد گُـل 

لیلا شود مجنونِ تو ، سر گشتـه حیرانـم علـی

 

بودی مرا یک آرزو ، با دست خود دفنـم کنـی 

اقبالِ من یارم نشد ، من نوحه میخوانـم علـی

 

آرام در پیـش پـدر ، پاییــنِ پـا خـوابیـده ای 

بنگر "حبیبم "سالها ، نالان و سوزانـم علـی


شاعر:حبیب رضائی رازلیقی


 ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ  ـ ـ ـ ـ


قالب غزل 

بحر رجز مثمن سالم وزن 

مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن


توضیح اینکه 

مابین ابیات میتوان بیتی را گنجاند که مستمعین همخوانی نمایند

مثال:

رودم علی  رودم علی

............سروِ خرامانم علی

  • ۹۵/۰۸/۰۸
  • حبیب رضائی رازلیقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی