دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

سلام
بسیا عالی و خوب من که راضی هستم

آخرین مطالب
  • ۱
  • ۰

شرم تاریخ

( شرم آفتاب )


روزِ عـاشـورا سَـرَم دارَد هـَـوا

گـوشِ  جانـم را رسَد هردَم نَـوا


سـُرخ شُـد آن لاجـوَردی آسمـان

شَــرم  دارد آفتـابَـش در سَمــا


نـالـه مـی آیــَد ز نهـرِ علقَمــه

مـن فَراتـَـم شـَرمگینـَم از شُمـا


خُفتـه در عَلقـَم علَمـداری شُجاع

مُنتظـر هَـردَم  صـدا میـزد اَخـا


شیـر خـواری میزَنـد لَبخَنـده ای

بَرسـه سَـر تیری که آمد از قَفـا


آیه ها آغشته شد بر خاک و خون

سُـرخ شد در کربَـلا آن واژه هـا


می کُنم پرواز سویَـش بی امـان

دل به عَطرَش میدهد خود را صَفا


خاکِ مَرقـَد شُـد بهشتـَم عاشقَـم

تا اَبـد بـر تَـن کُنـم مِشکـی رَدا

        

ای صَفا ای سَعیِ من ای ذبحِ حق

کُن تـِلاوَت  آیه هـا بـَر نیـزه هـا


حـقّ مَطلَب را اَدا سازَم چه سـان

قَـرن ها آیـد خروشَـش را  صَـلا


مـن ( حبیبم ) کُن عَطـا آقا صلـِه

عمرِ خُود را نالـه کـردم دَر مَسـا

.

........حبیب رضائی رازلیقی

................................................

قالب غزل......متحدالارکان

وزن

 فاعلاتن  فاعلاتن  فاعلن

بحر رمل  مسدس  محذوف

  • ۹۵/۰۲/۲۸
  • حبیب رضائی رازلیقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی