دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

دفتر شعر حبیب رضایی رازلیقی

رنج وصالت بکشم چون بسی ، نوبت خود را ندهم بر کسی

سلام
بسیا عالی و خوب من که راضی هستم

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

آب

بنام خدا

گفتگوی قمربنی هاشم با آب فرات تقدیم به عاشقانش


(آب)


آواز به لب

غمزه کنان 

کجا؟

چنین خرامان و شتابان

شرم کن و خِجل باش

آواز مَخوان امروز

بیهوده مَشو خُرسند

به خشکیِ لبانِ من نظرکن

نَنوشَمت اگر که تشنه هستم

نمیکنم نِگاهت

زلالیت گوارایِ وجودت

دعوتِ نوشیدنِ تو رَد کنم

تا ابد این داغ دِلت گذارم


برایِ خشکیِ گلویِ اصغر

جرعه ای از تو بَس بود

نشد که چاره باشی؟

که تَرکنی لبانِ تشنه گان را؟

ببین ترک زده لبانِ طفلان

سینهٔ این رود را

طیِ طریق میکنی

رقص کنان ، خروشان

دیده فرو بسته ای

به خُشکیِ لبانِ تشنه کامان 


          مورخه ۱۳۹۴/۱۰/۱۵

          حبیب رضایے رازلیقے

  • ۹۴/۱۰/۱۵
  • حبیب رضائی رازلیقی

نظرات (۲)

  • گلنـآز خـانـم
  • زیبـآ :)
    پاسخ:
    سلام بزرگوار  ممنون از تاییدتان  همانطور از شمابابت حضور ممنونم  نمیدونم چه جور باید بیام وب شما ...ممنونم
  • طاها میرویسی
  • کجا؟ چنین خرامان و... طاهاام
    پاسخ:
    سلام دوست عزیزم...ممنون از تاییدتان  سپاسگذارم   فقط کمی نا آشنا هستم   چطور بیام وبلاگ شما..یا علی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی